به رسم صبر ، باید مَرد آهش را نگه دارد
اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد
عصای دست من عشق است، عقل سنـگدل بـگذار
که این دیوانه تنها تکیهگاهش را نگه دارد
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم
خدا دلبستگان روسیاهش را نگه دارد
دلم را چشمهایش تیرباران کرد ، تسلیمم
بگویید آن کمانابرو سپاهش را نگه دارد
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 43
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 34
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 33
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام"
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 40
خدایا به اسم اعظمت قسم
اون نجاست رو با بلای اعظمت قصاص کن.....
یا مجیب المضطر
علم جفر......برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 39
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 45
جمعه ۳۱ شهریور
ساعت ۱۶ ( تا نماز مغرب)
دفتر خبرگزاری
برچسب : یادآوری, نویسنده : hermanehoor بازدید : 37
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 59
امیدوارم خوشبخت شه...
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 51
برچسب : نویسنده : hermanehoor بازدید : 32